Telegram Group & Telegram Channel
رأی ما را می‌خواهی؟


دوستان بسیاری در این روزها از من پرسیده‌اند که رای می‌دهم یا نه. برخی هم تلاش کرده‌اند من را قانع به رای دادن کنند تا در واقع خودشان را قانع کرده باشند. البته رای من فی‌نفسه اهمیتی ندارد و آن را با کسی طرح هم نمی‌کنم، تا چه رسد به تبلیغ؛ مساله پرسش‌ها و برهان‌هایی است که من و مخاطبانم طرح می‌کنیم.

پرسش نخست: من باید خود را قانع به رأی دادن به پزشکیان کنم یا پزشکیان باید مرا قانع کرده باشد؟
پاسخ: پزشکیان ادعاهایی در سیاست دارد و به رای من محتاج است. همچنانکه برای ایران ادعاهایی دارد و باید آرای تک‌تک مردم ایران را هدف بگیرد.
اما باید دید پزشکیان رای کدام گروه‌های مردم را هدف گرفته است؟ رأی گروه‌های منتقد نظام و به‌ویژه تحریمی‌ها را، یا رأی طرفداران نظام و به‌ویژه تودۀ مذهبی را. پیداست که نمی‌توان تمام این گروه‌ها را با هم مجذوب ساخت و باید انتخاب کرد. (اتفاقاتی مانند خرداد ۷۶ که خاتمی هم با شعار «سلام بر سه سید فاطمی / خمینی، خامنه‌ای، خاتمی»، تودۀ عامۀ مذهبی و غیرسیاسی را فراخواند؛ هم احزاب «چپ خط امامی» که از ابتدا هوادارش بودند؛ و هم روشنفکران دینی و سکولار به او امید بستند، یا انتخابات ۸۸ که مذهبی عدالتخواه، بقایای چپ خط امامی، اصلاحطلبان حزبی و گروه‌های رادیکال اصلاحطلب و غیراصلاحطلب اطراف موسوی جمع شدند، تکرار نمی‌شود.)
پزشکیان هم با علم به این موضوع و با روحیات مذهبی و محافظه‌گرای دیرینه‌اش، انتخاب کرد و از ابتدای کمپین انتخاباتی خود و به‌ویژه در مناظره‌های تلویزیونی آرای تودۀ مذهبی را هدف گرفت، نه رأی افراد و گروه‌های منتقد رادیکال، مطرود، و تحریمی را. بدین ترتیب، پزشکیان با اشارات مکرر به نهج‌البلاغه و تأکید بر «تبعیت از سیاست‌های مقام معظم رهبری»، آرای مشترک با جلیلی و قالیباف را هدف گرفت و چنین شد که از ۱۸میلیون رأی رئیسی در سال ۱۴۰۰، کمتر از ۱۳میلیون به جلیلی و قالیباف رسید.
در این صورت، پزشکیان پیشاپیش انتخاب کرده و همان تودۀ مذهبی و طبقه متوسط میانه‌رو را هدف خود می‌بیند. طبیعی است که در دور دوم هم باید سراغ همانان برود و نه منتقدان رادیکالی که از نظام بریده‌اند؛ تا چه رسد به صندوق رأی و کاندیدای اصلاحطلب.
پیداست که استفاده از سرود «آفتابکاران جنگل» (سر اومد زمستون) سرودۀ سعید سلطان‌پور و از نمادهای چریک‌های فدایی همچون سرود «سپیده» (ایران ای سرای امید) سرودۀ سایه، ساختۀ محمدرضا لطفی و صدای محمدرضا شجریان (که پیشتر امضای "خاک پای مردم ایران" او را برای پزشکیان عینا جعل کرده بودند)، در کلیپ تبلیغاتی انتخاباتی در تلویزیون هم نه نمایشی رادیکال به مردم منتقد، که «مصادره»ی نمادهای فرهنگی اپوزیسیونی است که جز با تحقق نۀ مطلق به وضع موجود کوتاه نخواهد آمد. برای چنین کاری باید از دادخواهان اعدام‌های دهۀ شصت و جنبش سبز دلجویی می‌کرد و آنان را با خود همراه می‌ساخت، نه آنکه نمادهای آنان را چون کالای یک‌بارمصرف مصادره کند.

این پرسش به پرسشی کلان‌تر راه می‌برد: من باید خود را قانع به رأی دادن کنم یا نظام باید مرا قانع کرده باشد؟
پاسخ: اگر دستگاه سیاسی اصول دموکراسی را به‌عنوان مبنای پایداری خود پاس ندارد، به همان ترتیب که احتمال تبدیلش به دستگاه اقتدارگرا هست، مستعد اعتراض و انقلاب رادیکال است.
نظام جمهوری اسلامی هم البته به‌عنوان رژیم اقتدارگرا-بنیادگرا و ملغمه‌ای از ظواهر جمهوری و بواطن اسلامی، طبیعی است که هرگز به دموکراسی باور نداشته و از حداقل‌های آن چون سلامت صندوق دفاع نمی‌کند. اما بازی آن با صندوق پیچیده است؛ از یک سو دوست دارد که مشارکت را بالا ببرد تا مشروعیت حداقلی حاصله را مصروف اهدافش در داخل و خارج کند. از سوی دیگر، مشارکت را کنترل می‌کند تا نتیجۀ دلخواه از صندوق خارج شود و بازی نهادهای انتصابی بر هم نخورد.
تا بدینجا نکتۀ تازه‌ و ناگفته‌ای نیست، اما مثال‌های اخیر شاید جالب باشند. کشف ارقام نامتعارف از آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ کشوری به‌صورت ارقام مضرب ۳ و نیز آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ استان اصفهان به‌صورت مضرب ۱۰۰ که شائبۀ دستکاری آمار را دامن زده، می‌تواند فراتر از دستکاری به نفع کاندیدای اصولگرا، بخشی از بازی امنیتی نظام باشد تا طرفداران پزشکیان و تحریمی‌های مردد را از تقلب بترساند و از مشارکت در دور دوم منصرف سازد. البته تقلب در مرحلۀ قبل بعید نیست و در مرحلۀ بعد هم. (بنگرید به پیروزی جلیلی در یزد)

به هر حال، آن که در انتخابات شرکت می‌کند - چه انتخاب‌کننده و چه انتخاب‌شونده - یا پیشاپیش سلامت انتخابات در نظام را پذیرفته یا با تردید وارد می‌شود و این ریسک را می‌پذیرد که ممکن است بازی بخورد. ضمن اینکه می‌پذیرد که معظم‌له آن آرا را «رأی به نظام» بخواند. (چنانکه در مرحلۀ قبل چنین کرد.)
من شخصاً هیچ‌یک از این دو ریسک را نمی‌پذیرم، اما رای شخصی من مهم نیست.
@RezaNassaji



tg-me.com/RezaNassaji/3437
Create:
Last Update:

رأی ما را می‌خواهی؟


دوستان بسیاری در این روزها از من پرسیده‌اند که رای می‌دهم یا نه. برخی هم تلاش کرده‌اند من را قانع به رای دادن کنند تا در واقع خودشان را قانع کرده باشند. البته رای من فی‌نفسه اهمیتی ندارد و آن را با کسی طرح هم نمی‌کنم، تا چه رسد به تبلیغ؛ مساله پرسش‌ها و برهان‌هایی است که من و مخاطبانم طرح می‌کنیم.

پرسش نخست: من باید خود را قانع به رأی دادن به پزشکیان کنم یا پزشکیان باید مرا قانع کرده باشد؟
پاسخ: پزشکیان ادعاهایی در سیاست دارد و به رای من محتاج است. همچنانکه برای ایران ادعاهایی دارد و باید آرای تک‌تک مردم ایران را هدف بگیرد.
اما باید دید پزشکیان رای کدام گروه‌های مردم را هدف گرفته است؟ رأی گروه‌های منتقد نظام و به‌ویژه تحریمی‌ها را، یا رأی طرفداران نظام و به‌ویژه تودۀ مذهبی را. پیداست که نمی‌توان تمام این گروه‌ها را با هم مجذوب ساخت و باید انتخاب کرد. (اتفاقاتی مانند خرداد ۷۶ که خاتمی هم با شعار «سلام بر سه سید فاطمی / خمینی، خامنه‌ای، خاتمی»، تودۀ عامۀ مذهبی و غیرسیاسی را فراخواند؛ هم احزاب «چپ خط امامی» که از ابتدا هوادارش بودند؛ و هم روشنفکران دینی و سکولار به او امید بستند، یا انتخابات ۸۸ که مذهبی عدالتخواه، بقایای چپ خط امامی، اصلاحطلبان حزبی و گروه‌های رادیکال اصلاحطلب و غیراصلاحطلب اطراف موسوی جمع شدند، تکرار نمی‌شود.)
پزشکیان هم با علم به این موضوع و با روحیات مذهبی و محافظه‌گرای دیرینه‌اش، انتخاب کرد و از ابتدای کمپین انتخاباتی خود و به‌ویژه در مناظره‌های تلویزیونی آرای تودۀ مذهبی را هدف گرفت، نه رأی افراد و گروه‌های منتقد رادیکال، مطرود، و تحریمی را. بدین ترتیب، پزشکیان با اشارات مکرر به نهج‌البلاغه و تأکید بر «تبعیت از سیاست‌های مقام معظم رهبری»، آرای مشترک با جلیلی و قالیباف را هدف گرفت و چنین شد که از ۱۸میلیون رأی رئیسی در سال ۱۴۰۰، کمتر از ۱۳میلیون به جلیلی و قالیباف رسید.
در این صورت، پزشکیان پیشاپیش انتخاب کرده و همان تودۀ مذهبی و طبقه متوسط میانه‌رو را هدف خود می‌بیند. طبیعی است که در دور دوم هم باید سراغ همانان برود و نه منتقدان رادیکالی که از نظام بریده‌اند؛ تا چه رسد به صندوق رأی و کاندیدای اصلاحطلب.
پیداست که استفاده از سرود «آفتابکاران جنگل» (سر اومد زمستون) سرودۀ سعید سلطان‌پور و از نمادهای چریک‌های فدایی همچون سرود «سپیده» (ایران ای سرای امید) سرودۀ سایه، ساختۀ محمدرضا لطفی و صدای محمدرضا شجریان (که پیشتر امضای "خاک پای مردم ایران" او را برای پزشکیان عینا جعل کرده بودند)، در کلیپ تبلیغاتی انتخاباتی در تلویزیون هم نه نمایشی رادیکال به مردم منتقد، که «مصادره»ی نمادهای فرهنگی اپوزیسیونی است که جز با تحقق نۀ مطلق به وضع موجود کوتاه نخواهد آمد. برای چنین کاری باید از دادخواهان اعدام‌های دهۀ شصت و جنبش سبز دلجویی می‌کرد و آنان را با خود همراه می‌ساخت، نه آنکه نمادهای آنان را چون کالای یک‌بارمصرف مصادره کند.

این پرسش به پرسشی کلان‌تر راه می‌برد: من باید خود را قانع به رأی دادن کنم یا نظام باید مرا قانع کرده باشد؟
پاسخ: اگر دستگاه سیاسی اصول دموکراسی را به‌عنوان مبنای پایداری خود پاس ندارد، به همان ترتیب که احتمال تبدیلش به دستگاه اقتدارگرا هست، مستعد اعتراض و انقلاب رادیکال است.
نظام جمهوری اسلامی هم البته به‌عنوان رژیم اقتدارگرا-بنیادگرا و ملغمه‌ای از ظواهر جمهوری و بواطن اسلامی، طبیعی است که هرگز به دموکراسی باور نداشته و از حداقل‌های آن چون سلامت صندوق دفاع نمی‌کند. اما بازی آن با صندوق پیچیده است؛ از یک سو دوست دارد که مشارکت را بالا ببرد تا مشروعیت حداقلی حاصله را مصروف اهدافش در داخل و خارج کند. از سوی دیگر، مشارکت را کنترل می‌کند تا نتیجۀ دلخواه از صندوق خارج شود و بازی نهادهای انتصابی بر هم نخورد.
تا بدینجا نکتۀ تازه‌ و ناگفته‌ای نیست، اما مثال‌های اخیر شاید جالب باشند. کشف ارقام نامتعارف از آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ کشوری به‌صورت ارقام مضرب ۳ و نیز آرای تک‌تک کاندیداها و حتی باطلۀ استان اصفهان به‌صورت مضرب ۱۰۰ که شائبۀ دستکاری آمار را دامن زده، می‌تواند فراتر از دستکاری به نفع کاندیدای اصولگرا، بخشی از بازی امنیتی نظام باشد تا طرفداران پزشکیان و تحریمی‌های مردد را از تقلب بترساند و از مشارکت در دور دوم منصرف سازد. البته تقلب در مرحلۀ قبل بعید نیست و در مرحلۀ بعد هم. (بنگرید به پیروزی جلیلی در یزد)

به هر حال، آن که در انتخابات شرکت می‌کند - چه انتخاب‌کننده و چه انتخاب‌شونده - یا پیشاپیش سلامت انتخابات در نظام را پذیرفته یا با تردید وارد می‌شود و این ریسک را می‌پذیرد که ممکن است بازی بخورد. ضمن اینکه می‌پذیرد که معظم‌له آن آرا را «رأی به نظام» بخواند. (چنانکه در مرحلۀ قبل چنین کرد.)
من شخصاً هیچ‌یک از این دو ریسک را نمی‌پذیرم، اما رای شخصی من مهم نیست.
@RezaNassaji

BY Reza Nassaji


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/RezaNassaji/3437

View MORE
Open in Telegram


Reza Nassaji Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Launched in 2013, Telegram allows users to broadcast messages to a following via “channels”, or create public and private groups that are simple for others to access. Users can also send and receive large data files, including text and zip files, directly via the app.The platform said it has more than 500m active users, and topped 1bn downloads in August, according to data from SensorTower.

Mr. Durov launched Telegram in late 2013 with his brother, Nikolai, just months before he was pushed out of VK, the Russian social-media platform he founded. Mr. Durov pitched his new app—funded with the proceeds from the VK sale—less as a business than as a way for people to send messages while avoiding government surveillance and censorship.

Reza Nassaji from us


Telegram Reza Nassaji
FROM USA